قسمت چهارم:روزی حلال

خواهر شهید

 

پیامبراعظم (ص)می فرماید: فرزندانتان را در خوب شدنشان یاری کنید، زیرا هر که بخواهد می‌تواند نافرمانی را از فرزند خود بیرون کند. ⁽¹⁾  

مراقبت از نقض عهدهای محتمل طرف مقابل صورت گرفته و راه آن بسته شود.

شهیدی که با سر رفت و پایش جاماند+ عکس

آنقدر عاشق شده بود، که در راه رسیدن به معشوق هم می‌دوید هم آهسته می‌رفت! ‌می‌دویدچون قرار بود به معشوق برسد، ‌آهسته می‌رفت چون قرار نبود هِیمنه عاشق به هم بریزد،‌ معشوق باید از عاشق خوشش بیاید.

دل خوشم بر نائبش

گرچه من سرباز هیچ و ساده ام 

دل خوشم مهدی (عج) فرمانده ام

گرچه فرمانده ام هم غایب ولی 

دل خوشم بر نائبش سید علی

قسمت سوم:محبت پدر

رضاهادی

 

درخانه ای کوچک و مستاجری درحوالی میدان خراسان تهران زندگی می کردیم. 

قسمت دوم:زندگینامه + صوت

ابراهیم در اول اردیبهشت سال 1336 در محله شهیدآیت الله سعیدی حوالی میدان خراسان دیده به هستی گشود.

قسمت اول:چرا ابراهیم هادی؟ + صوت

 تابستان سال 1386بود. در مسجد امین الدوله تهران مشغول نماز جماعت مغرب و عشاء بودم. حالت عجیبی داشتم.

گزیده ای از کتاب سلام بر ابراهیم

گزیده ای از کتاب سلام بر ابراهیم

مقدمه

پندار ما این است که شهدا رفته اند و ما مانده ایم، اما حقیقت این است که آنها مانده اند و گذرزمان ما را با خود برده است. (شهید سید مرتضی آوینی)

زندگینامه شهید ابراهیم هادی

ابراهیم دراول اردیبهشت سال 36 در محله شهید سعیدی حوالی میدان خراسان دیده به هستی گشود. او چهارمین فرزند خانواده بشمار می رفت. با این حال پدرش مشهدی محمد حسین به او علاقه خاصی داشت.